Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-04-29@08:36:01 GMT

بهترین راه حل اختلاف با خانواده همسر

تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۱۶۹۱۴

بهترین راه حل اختلاف با خانواده همسر

رویکرد «همه برای من!»، فاتحه بر روابط گرم خانوادگی تو چرا به خودت می‌گیری؟! مَثَل‌های بی‌جای قدیمی، سم رابطه‌های سببی مشاورهٔ درست برای مراقبت از رابطه‌های خانوادگی اختلال‌هایی که باعث تخریب رابطه‌ها می‌شود برای همسرتان کم نگذارید سه دسته علت در روابط مشکل‌دار بالاخره چاره چیست؟! حساس نشوید! چگونه اجزای رفتار را اصلاح کنیم؟ همسرتان را به جنگ با خانواده‌اش نفرستید

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فارس، چند وقت پیش یادداشتی برای روز تکریم بازنشستگان نوشتم که نظر عجیبی برایش ثبت شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خانم یا آقایی نوشته بود: «.. دریغ از دیدن بزرگ شدن نوه‌ام. چون مادرش ۷ سال است ما را حتی از شنیدن صدایش به‌خاطر یک مسئلهٔ پیش پا افتاده [محروم کرده]...». چندین روز بابت این بازخورد کوتاه، غصه خوردم.

چه خانواده‌ها که بعد از ازدواج فرزندشان، عملاً او را از دست داده‌اند؛ چون همسر فرزندشان به هر دلیلی، جلوی رفت‌وآمد آن‌ها را گرفته و بین فرزند و خانواده‌اش ایستاده است... چه فرزندانی که از محبت پدر و مادر، جمع‌های گرم خانوادگی در مناسبت‌های مختلف و رفت‌وآمد‌های صمیمانه با خانواده‌شان محروم شده‌اند، چون همسرشان نخواسته بپذیرد فردی که الان همسر اوست، قبلاً در بستر یک خانواده رشد کرده و پیش از هر کس، متعلق به آنهاست.

موارد مشابه در پیرامون‌مان فراوان دیده‌ایم. اما چه سود از غصه خوردن؟ بهتر دیدم دست به‌کار شوم و قدمی بردارم که کمتر شاهد چنین ظلم‌های بزرگ و رفتار‌های چرکی باشیم.
در اولین گام به سراغ «مریم سیفی‌کار»؛ روانشناس بالینی و زوج درمانگر رفتم.

رویکرد «همه برای من!»، فاتحه بر روابط گرم خانوادگی

وقتی موضوع گفتگو را برای خانم سیفی‌کار توضیح می‌دهم، بلافاصله چندین مراجعه‌کننده با همین مسأله را به خاطر می‌آورد. او دربارهٔ اینکه گاهی همسر‌ها به فاز کنترل گری می‌روند و اجازه نمی‌دهند همسرشان با خانواده‌اش ارتباط داشته باشد، می‌گوید: «یکی از مراجعان ما خانم و آقایی هستند که ۱۶ سال از زندگی مشترکشان می‌گذرد و یک پسر ۶ساله دارند. خانم به خاطر خشمی که از خانوادهٔ آقا دارد، اجازهٔ همراهی با خانوادهٔ آقا را نمی‌دهد. یعنی صریحاً به آقا گفته «دوست ندارم با خانواده‌ات رفت‌وآمد داشته باشی و بچه را به آنجا ببری؛ این بچهٔ من است و ترجیح می‌دهم به خانهٔ پدربزرگ و مادربزرگش نرود. چون خانواده‌ات خیلی به من بدی کرده‌اند.» از همه بدتر اینکه اگر هم گاهی همدیگر را می‌بینند و پدربزرگ و مادربزرگ، بچه را در آغوش می‌گیرند و می‌بوسند، خانم ناراحت می‌شود و احساس می‌کند دارند به او بی‌احترامی می‌کنند.

چند مسأله در این‌گونه موارد وجود دارد. اولین مسأله عدم‌سازگاری با افراد است. یعنی فرد خودش را محق می‌داند که اگر تصمیمی می‌گیرد حتماً دیگران به آن احترام بگذارند و حاضر نیست با دیگران از جمله خانوادهٔ همسرش همکاری کند.»

تو چرا به خودت می‌گیری؟!

حتماً در اطرافتان افرادی را دیده‌اید که همه چیز را بی‌خود به خودشان می‌گیرند و دلخور می‌شوند و دیگران در حضور آن‌ها مدام باید نگران و مراقب باشند که حرف خاصی نزنند و رفتار خاصی نکنند که آن‌ها بی‌هوا به خودشان بگیرند و داستان درست کنند. مریم سیفی‌کار می‌گوید اسم این اختلال؛ شخصی‌سازی در ارتباطات است. یعنی وقتی صحبتی در جمعی مطرح می‌شود، حتی اگر ارتباطی با آن فرد نداشته باشد، آن صحبت را به خودش ربط می‌دهد و نسبت به برداشت‌های ذهنی خودش، واکنش نشان می‌دهد. چنین فردی اصول ارتباطی را بلد نیست، ارتباط مؤثر با خانوادهٔ همسر برای او توضیح داده نشده و جا نیفتاده. در بیشتر خانواده‌هایی که این مشکل را دارند، توقعات زیاد و عدم‌پذیرش دیده می‌شود و خودشان را محور می‌دانند.».

مَثَل‌های بی‌جای قدیمی، سم رابطه‌های سببی

«مادرزن وزیر جنگ است»، «مادرشوهر، مخل آسایش است»، «جاری، آدم حسودی است» و... این حرف‌ها برای بسیاری از ما مایهٔ مسخره‌بازی و شوخی است. اما عده‌ای واقعاً از روی این مَثَل‌ها و کلیشه‌ها زندگی می‌کنند. مریم سیفی‌کار در این‌باره می‌گوید: «این برچسب‌ها که به خانوادهٔ همسر زده می‌شود، در ارتباطات بین همسران و خانواده‌ها بسیار تأثیرگذار است. در طول زمان که در خانواده‌ها راجع به این برچسب‌ها صحبت می‌شود و مادر، خاله، عمه و... تکرارش می‌کنند، برای فرد ذهنیت ایجاد می‌شود. یعنی فرد با خودش فکر می‌کند که «اگر مادر همسرم صحبتی کرد، نظری داد یا انتقادی کرد، قطعاً می‌خواهد به من آسیب بزند.» در حالی که اگر همان حرف را مادر خودش بزند ناراحت نمی‌شود. اما از مادر همسرش ناراحت می‌شود، چون یک پس‌زمینهٔ ذهنی دارد و فکر می‌کند مادر همسر، دشمن است و قرار است همیشه هر چه می‌گوید در راستای تخریب عروسش باشد.».

مشاورهٔ درست برای مراقبت از رابطه‌های خانوادگی

یکی از مصادیق صمیمیت بی‌جا این است که ریز و درشت زندگی خودتان و اخباری را که از هر جا به دستتان می‌رسد به کسی بگویید. چرا باید به کسی حجم انبوهی از اطلاعات را بدهید که نه سودی برایش دارد و نه به او ربطی دارد؟ ضمن اینکه طرف می‌تواند سربزنگاه، از همان اطلاعات علیه خودتان استفاده کند.

این روانشناس و زوج‌درمانگر دربارهٔ آسیب‌های چنین صمیمیتی می‌گوید: «ما در خانواده‌های ایرانی یک سری ارتباطات صمیمی را ایجاد می‌کنیم که بیشتر سمی هستند تا صمیمی. مثلاً بعضی‌ها با دخترخاله‌شان خیلی صمیمی هستند و هر چه در زندگی‌شان اتفاق می‌افتد برایش تعریف می‌کنند. او هم از نقطه‌نظر و نگاه خودش، یک سری پیشنهاد می‌دهد. این پیشنهاد‌ها که از طرف دخترخالهٔ صمیمی، دخترعمهٔ صمیمی، دوست صمیمی و... مطرح می‌شود، منطبق بر زندگی خودشان است. چون آن‌ها در زندگی فرد حضور ندارند و فقط قطعه‌ای از زندگی او را شنیده‌اند، منطبق بر آن نظر می‌دهند و تجربهٔ خودشان را می‌گویند؛ بنابراین وقتی فرد آن پیشنهاد را در زندگی‌اش اجرا می‌کند، در بیشتر مواقع نه‌تن‌ها نتیجه‌بخش نیست، بلکه حتی نتیجهٔ منفی می‌گیرد.»

اختلال‌هایی که باعث تخریب رابطه‌ها می‌شود

بعضی روز‌ها روز ما نیست. همه‌مان چنین روز‌هایی را تجربه کرده‌ایم. اما این حالت فرق دارد با اختلال‌هایی که در روانشناسی شناخته‌شده و قابل‌درمان هستند. مریم سیفی‌کار دربارهٔ این اختلال‌های خلقی می‌گوید: «خیلی وقت‌ها اختلالات خلقی افراد می‌تواند بر ارتباطاتشان اثر بگذارد. یعنی خانم یا آقایی که اختلال خلقی دوقطبی دارد، زمانی که در فاز افسردگی است، اصلاً حوصلهٔ برخورد یا رفت‌وآمد با کسی را ندارد، هر چیزی می‌تواند ناراحتش کند و در او خشم ایجاد کند.

اختلال خلقی دیگری که در این مسأله قابل‌بررسی است، افسردگی است. افراد افسرده معمولاً منفعل هستند. حوصلهٔ رفت‌وآمد ندارند و ترجیح می‌دهند کسی کاری به کارشان نداشته باشد.

اختلال دیگری که اگر در کودکی درمان نشود، در بزرگسالی خودش را با خشم نشان می‌دهد، ADHD است. هر حرفی می‌تواند این افراد را ناراحت کند.».

برای همسرتان کم نگذارید

زمانی رایج بود که علت بسیاری از رفتار‌های غلط را به شوخی «کمبود محبت» ذکر می‌کردیم. اما ظاهراً شوخی شوخی، جدی شد! سیفی‌کار، روانشناس بالینی، دربارهٔ اثر حمایت و توجه به همسر در حفظ رابطهٔ مؤثر با خانواده می‌گوید: «اگر در رابطهٔ زوجی، یکی از طرفین به اندازهٔ کافی حمایت و توجه از طرف مقابلش نگیرد، وقتی همسرش را در حال محبت به مادرش یا بقیه خانواده‌اش می‌بیند، واکنش نشان می‌دهد. مثلاً مشکل یکی از زوج‌هایی که به من مراجعه کرده‌اند، رفت‌وآمد با خانوادهٔ خانم است. آقا می‌گوید «وقتی به خانهٔ خانوادهٔ خانم می‌رویم همسرم اصلاً یادش می‌رود که من هستم. آن‌قدر غرق خانواده‌اش می‌شود و با آن‌ها خوش‌رفتاری و بگو و بخند می‌کند، حضور و وجود من را به کل فراموش می‌کند. من دوست ندارم برویم آنجا، چون به او یاد می‌دهند که به من بی‌محلی کند.» این حرف یعنی «من نیاز به دیده‌شدن دارم.»

 

مواقعی که یک زوج نمی‌توانند آن حس خوب را با هم داشته باشند و یکی از طرفین اصطلاحاً کم‌کاری می‌کند، طرف مقابل به فاز «منفعل-پرخاشگر» می‌رود. یعنی به جای اینکه مسأله را حل کند می‌گوید «من دوست ندارم با پدر و مادرت رفت و آمد کنی». یا وقتی می‌خواهد خانواده‌اش را دعوت کند، همسرش بهانه می‌آورد. یا وقتی پدر و مادر همسرش به خانه‌شان می‌آیند اخم می‌کند. و... این رفتار‌ها منفعلانه پرخاشگرانه هستند. یعنی فرد خشم دارد و مسأله‌اش را نمی‌تواند حل کند. چون بلد نیست یا طرف مقابل فضا نمی‌دهد.».

سه دسته علت در روابط مشکل‌دار

مریم سیفی‌کار؛ روانشناس و زوج‌درمانگر در جمع‌بندی نکات مؤثر در ارتباطات بین فردی از جمله مشکل در روابط با خانوادهٔ همسر، سه دسته علت را نام می‌برد؛ مسائل شناختی، مسائل روانشناختی و مسائل عاطفی؛ و در توضیح می‌افزاید: «اگر فرد از نظر روانشناختی دچار اختلال باشد، در ارتباطش با دیگران دچار مشکل می‌شود. از لحاظ شناختی، اگر از نظر ادراک و تعبیر و تفسیر مسائل، فرد دچار برداشت‌های منفی باشد و مادرشوهر را با برچسب «آزاردهنده» ببیند، این مسأله روی ارتباطاتش تأثیر می‌گذارد. از لحاظ عاطفی اگر فرد به بلوغ عاطفی نرسیده باشد و هیجانات خودش را نشناسد، درک نکند، همدلی بلد نباشد و نتواند با دیگران ارتباط مؤثر برقرار کند، تمام این‌ها بر ارتباطات بین فردی او اثر می‌گذارد.».

بالاخره چاره چیست؟!

فرض کنیم خدای ناکرده با چنین مسأله‌ای دست به گریبانیم و رابطهٔ نامناسبی با خانوادهٔ همسرمان یا همسر فرزندمان داریم. راهکار چیست که از این موقعیت ناجور خلاص شویم؟ مریم سیفی‌کار می‌گوید: «یکی از مهم‌ترین نکاتی که می‌تواند در ارتباط بین فردی اثرگذار باشد، پذیرش بالا و توقع به‌جا است. یعنی بپذیرم فردی که به‌عنوان مادر همسر، خواهر همسر یا... روبه‌روی من قرار دارد، یک‌سری ویژگی‌های مثبت و یک‌سری ویژگی‌های منفی دارد. مجموعه‌ای از خوبی‌ها و بدی‌هاست. نباید او را صرفاً سیاه یا صرفاً سفید ببینم.

توقعاتی را که از او دارم، اول با خودم بررسی کنم. ببینم اصلاً او توانایی برآورده‌کردن این توقعات را دارد؟ آیا اصلاً توقعات من به‌جاست؟ آیا چیز‌هایی که به‌عنوان توقع، در پس ذهن من هست، واقعی است یا صرفاً یک‌سری خواسته و تصورات است که نمی‌توان اجرایشان کرد؟
مثلاً اگر مادر من بگوید «خسته‌ام. امروز خانه‌مان نیا.» توقعش را دارم. ولی اگر مادرشوهر بگوید «اگر می‌شود امروز نیایید. من دارم به کار‌های خودم می‌رسم.»، چون اصلاً از او توقع ندارم که با من مخالفت کند و به من «نه» بگوید، از او ناراحت می‌شوم؛ و اگر جنگ راه نیندازم، قطعاً رابطه‌ام را با او کمتر می‌کنم.

پس گام اول، افزایش پذیرش و متعادل کردن توقعات‌مان از دیگران است.».

حساس نشوید!

خیلی از افراد از رابطه‌های کاملاً نزدیک خانوادگی هم اغنا نمی‌شوند و از محبت نزدیکان خود بهره نمی‌برند. چون گاهی آن‌قدر درگیر حساسیت‌های خودشان و مسائل گذشته هستند که فقط به‌دنبال سوژه‌ای برای بهانه‌گیری و روشن‌کردن آتش زیر خاکسترِ سوءتفاهم‌های پیشین می‌گردند. به قول مریم سیفی‌کار باید یاد بگیریم که در رابطه‌هایمان دنبال ارتباط مؤثر باشیم. یعنی «در ارتباطاتمان رفتار‌های تأثیرگذار داشته باشیم، رفتار‌هایی که منوط به هدف باشد. هدفم از رفت‌وآمد چیست؟ اینکه لحظات خوشی را کنار هم بگذرانیم، اما وقتی حساسیتم را بالا می‌برم، روی هر چیز بی‌اهمیتی تمرکز می‌کنم، هر مسأله‌ای را بزرگنمایی می‌کنم و نکات منفی را به بقیهٔ شرایط تعمیم می‌دهم، نمی‌توانم ارتباط تأثیرگذار داشته باشم. چون آن‌قدر در ذهنم مسائل و مشکلات گذشته وجود دارد که همهٔ رفتارهایم متأثر از دلخوری‌های قبل است. پس برای یک رفتار سازنده، باید اجزای آن رفتار را اصلاح کنیم.»

چگونه اجزای رفتار را اصلاح کنیم؟

با پیش‌زمینهٔ منفی و کینه و کدورت نمی‌توان انتظار یک رابطهٔ گرم و سالم داشت. سیفی‌کار می‌گوید: «اولین نکته‌ای که باید در رفتار اصلاح شود این است که کاملاً بی‌طرف با افراد روبه‌رو شویم. برای هر مسألهٔ ناراحت‌کننده و دلخوری که از گذشته در نظرمان هست، راه‌حل پیدا کنیم یا مسأله را مطرح و درباره‌اش صحبت کنیم تا حل شود. اگر طرف مقابل این پتانسیل را ندارد که مسأله را با او مطرح و حل کنیم، در این حالت باید مسأله را به فاز پذیرش ببریم و پرونده‌اش را ببندیم.».

وقتی در ذهن ما پر از دلخوری‌ها و، اما و اگر‌ها و سوءتفاهم‌هاست، نمی‌توانیم رفتار‌های عادی افراد را هم بپذیریم و همه را با منظور برداشت می‌کنیم. فکر می‌کنیم طرف مقابل هر حرفی که می‌زند و هر رفتاری که می‌کند قطعاً پشتش نیت خاصی دارد. سیفی‌کار می‌گوید: «در این حالت نمی‌توانیم بدون در نظر گرفتن شرایط گذشته، رفتار موقعیتی انجام بدهیم.

خیلی مواقع رفتار‌هایی که از ما سر می‌زند، برمی‌گردد به سوءتفاهم‌ها و دلخوری‌های گذشته. پس یک راه‌حل مفید که به خانواده‌ها پیشنهاد می‌کنم این است که اگر سوءتفاهم یا مسأله‌ای بین‌شان پیش آمد، به جای اینکه نادیده بگیرند یا بگذارند مرور زمان شامل حالش شود، با هم قرار بگذارند که راجع به آن موضوع صحبت کنند. مثلاً با مادرشوهرمان صحبت کنیم و بگوییم اگر مسأله‌ای یا سوءتفاهمی پیش آمد، حتماً از خودم بپرسید تا توضیح بدهم و اگر باعث دلخوریتان شدم، حتماً با خودم مطرحش کنید.».

همسرتان را به جنگ با خانواده‌اش نفرستید

نباید توقع داشته باشیم همسرمان به جای ما با خانواده‌اش بحث کند و مشکلات بین ما را حل کند. یکی از مسائلی که باعث می‌شود زن و شوهر نسبت به خانوادهٔ همدیگر گارد بگیرند و از همدیگر دلخور شوند، این است که خواسته‌هایی را که از خانوادهٔ همسرشان دارند، به گردن همسرشان می‌اندازند. یعنی مثلاً وقتی خانم از مادرشوهرش ناراحت است، توقع دارد که همسرش برود با مادرش دعوا کند. و، چون همسرش این کار را نمی‌کند، از او ناراحت می‌شود و به فاز تدافعی می‌رود. به این شکل، نه‌تن‌ها مشکل حل نمی‌شود، بلکه بیشتر بین زن و شوهر مشکل ایجاد می‌شود.

سیفی‌کار، مشاور روانشناس و زوج‌درمانگر می‌گوید: «یادتان باشد؛ اگر با خانوادهٔ همسرتان مشکل دارید، همسرتان نمی‌تواند به جای شما حرف بزند و جلوی خانواده‌اش از حق شما دفاع کند. شرایط را به گونه‌ای پیش ببرید که اگر امکانش هست، خودتان مستقیم و با ادبیات و لحن مناسب با آن‌ها صحبت کنید. در غیر این‌صورت بپذیرید و پرونده‌اش را ببندید.»

منبع: فارس

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: خانواده اخبار عمومی زوج درمانگر خانواده اش خانواده ها طرف مقابل مادر همسر رفت وآمد رابطه ها رفتار ها مسأله ای یک سری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۱۶۹۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محمد رهبری، پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است

به گزارش جماران؛ رویداد24 نوشت: شبکه‌های اجتماعی کمتر از یک دهه است که بدل به مهم‌ترین سکوی بیان آزاد نظرات شهروندان تبدیل شده‌اند. علی‌رغم فیلترینگ گسترده، روندهای این شبکه‌ها هنوز شاخص مهمی برای فهم تحولات جامعه ایران است.

شبکه‌های اجتماعی، نمونه مهمی برای بررسی جامعه‌شناسی‌اند. این شبک‌ها اثرات روانی بسیاری بر کاربران می‌گذارند که این تأثیرات در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و... بروز و ظهور دارد. از جمله در شبکه‌های اجتماعی داخلی که برخی مدعی‌اند با توجه به نظریه پژواک، مدیران این مجموعه از تاکتیک جامعه‌ی همفکر برای القا نظریات خود و تزریق نگاه افراطی استفاده می‌کنند. در نمونه دیگر بررسی محتوایی و آماری رفتار کاربران در توییتر نیز نشان می‌دهد ک جامعه با وجود شرایط بحرانی جنگی، حساسیت‌های اجتماعی و فرهنگی خود را از دست نداده و واکنش‌ها نسبت به طرح نور، بسیار جدی است.

به جهت بررسی موضوع فوق، گفتگو کردیم با محمد رهبری، جامعه‌شناس و پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

 

در یک نگاه کلی، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در چند ماه اخیر، از نظر محتوا، محدودیت و کاربران در چه وضعیتی قرار داشت؟

در چند ماه اخیر بحث انتخابات مجلس و تنش ایران و اسراییل را در پیش داشتیم که در فضای اجتماعی از جمله توییتر، جلب توجه کرده بود. در کنار آن بحث آقای صدیقی، طرح نور، ماجرای حجاب درمانگاه قم و بازگشت گشت ارشاد به خیابان نیز بسیار مطرح شده است. در هر کدام از این موضوعات، کاربران مختلفی مشارکت داشتند.

در انتخابات مجلس عمدتاً جریان اصولگرایی بیشترین فعالیت را داشتند، البته بخشی از کاربران اصلاح‌طلب نیز کار کردند. در موضوع مربوط به آقای صدیقی و مباحثی که راجع به ایشان و زمین ازگل مطرح شده بود نیز، اصولگرایان و اصلاح‌طلبان حضور پررنگ‌تری داشتند.

در موضوع مربوط به تنش میان ایران و اسراییل، حجم بسیار زیادی از داده منتشر شد و بر اساس میزان واکنش‌ها به آن، می‌توان آن را یکی از مهم‌ترین موضوعات یکسال اخیر تلقی کرد. تمام گروه‌ها و جریانات سیاسی  مخالف جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان و منتقدین و اصولگرایان و جریان انقلابی با تنوع درونی این گروه‌ها، به بحث تنش میان ایران و اسراییل پرداخته بودند. فقط در فاصله 24 ساعت ابتدایی پس از حمله ایران به اسراییل، حدود 1 میلیون توییت و ریتوییت به زبان فارسی منتشر شد که اهمیت این مسأله را نشان می‌دهد. به لحاظ محتوایی نیز تنوع داشتیم، از افتخار و شادمانی برای حمله به اسراییل تا انتقاد نسبت به این مسأله که توسط طیف‌های مختلف منتشر شده بود.

 

طرح نور در فضای مجازی بازتاب بسیاری یافت، وسعت برخورد کاربران با این پدیده در شبکه‌های اجتماعی چگونه بود؟

 نکته قابل توجه در چند ماه اخیر بحث برخوردها در زمینه حجاب است که از قبل عید و در جریان درمانگاه قم، قابل مشاهده شده که جامعه نسبت به آن حساس شده است و این را از واکنش‌های عمومی به آن موضوع فهمید. به لحاظ تنوع هم تمام طیف‌های سیاسی داخل و خارج به آن ماجرا توجه کرده بودند. بعد از عید با آغاز طرح نور این حساسیت به قدری اوج گرفت که بعد از حمله ایران به اسراییل و در روز‌هایی که پیش‌بینی می‌شد اسراییل به ایران پاسخ دهد، مسأله اصلی فضای توییتر، بازگشت گشت ارشاد به خیابان بود. بیشترین محتوایی که در روز‌های چهارشنبه و پنجشنبه پیش از پاسخ اسرائیل به ایران در فضای توئیتر مطرح بود، مسأله گشت ارشاد بود که بیشتر از اسراییل مورد توجه قرار گرفت.

نکته خیلی جالب در بررسی داده‌ها، حضور کاربران روزمره‌نویس در واکنش به فعالیت دوباره گشت‌های ارشاد است. این کاربران به ندرت در مسائل سیاسی ورود می‌کنند و عمدتا به مسائل خودشان می‌پردازند، اما در این ماجرا شاهد هستیم که این طیف نیز توییت‌های زیادی داشتند. بعد از یکسال دوباره شاهد بازگشت حساسیت‌ها نسبت به حجاب و سیاسی‌تر شدن کاربران روزمره‌نویس به دنبال این مسأله هستیم.

 

آیا می‌توان ادعا کرد که توییتر بر فضای سیاسی و فضای سیاسی بر توییتر اثر تعیین‌کننده می‌گذارد؟

توییتر و به‌طور کلی شبکه‌های اجتماعی، به دلیل تغییر شکل روابط انسانی، تأثیرات عمیقی بر عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داشته‌اند. از آنجایی که عمده روابط انسانی به فضای آنلاین منتقل شده، این امر بر روی مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأثیر خود را خواهد داشت.

یکی از این تأثیرات، قطبی شدن فضای عمومی است. شبکه‌های اجتماعی می‌توانند باعث قطب‌بندی در جامعه شوند. قطب‌بندی‌ها در جامعه ما در توییتر بازنمایی و تشدید می‌شود. محیط توییتر و سایر شبکه‌های اجتماعی امکاناتی را فراهم می‌کنند که اجتماعات همفکر در آنجا شکل بگیرد. کاربران، کسانیکه را که با آن‌ها اختلاف دارند دنبال نمی‌کنند و در مواردی مسدود (بلاک) می‌کنند. این رفتارها در شبکه‌های اجتماعی باعث تشدید قطب‌بندی‌ها در جامعه می‌شود. از آنجاییکه بسیاری از کاربران توییتر، کنشگران سیاسی و مدنی هستند، قطب‌بندی‌ها را به فضای واقعی نیز می‌رسانند. در نتیجه ما شاهد شکل‌گیری چرخه قطب‌بندی هستیم؛ به این شکل که قطب‌بندی موجود در جامعه وارد شبکه‌های اجتماعی شده و آنجا تشدید می‌شود و کاربرانی که در عرصه عمومی اثر دارند، این قطب‌بندی تشدید شده را به آن محیط نیز منتقل می‌کنند و در ننتیجه قطب‌بندی به شکل تشدید شده‌تر به جامعه بازمی گردد و مرتبا شاهد افزایش قطب‌بندی‌های سیاسی هستیم.

 

نظریه «اتاق پژواک» در شبکه‌های اجتماعی چگونه تعریف می‌شود و تا چه حد بر رفتار کاربران اثر‌گذار است؟

افراد عموماً ترجیح می‌دهند که در محیطی قرار بگیرند که همفکرانشان درآنجا حضور دارند و مواضع همدیگر را تأیید ‌کنند. در نتیجه هر فردی که درون اجتماع افراد همفکر با خودش قرار گرفته، مرتبا انعکاس و پژواک صدای خود را از دیگر بخش‌های شبکه (همان کاربران همفکر) می‌شنود. به همین خاطر به این پدیده، اتاق پژواک می‌گویند. این فضا باعث می‌شود افراد حس کنند که اکثریت هستند و در نتیجه خود را برحق می‌دانند. تمام این‌ها باعث می‌شود تحملشان نسبت به نظرات دیگر کمتر شود و عقیده‌هایشان محکم‌تر شود. وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، شاهد تشدید قطب‌بندی‌ها هستیم. در محیط‌های قطبی گرایش به دیدگاه‌های رادیکال بیشتر است و کاربران تمایل دارند به کسانی بپیوندند که مواضع رادیکال‌تری دارند.

 

این پدیده تا چه حد در شبکه‌های اجتماعی داخلی نظیر ایتا، دیده می‌شود؟

ابتدا باید بگویم که این امر تا حدی در شبکه‌های اجتماعی مختلف و پیام‌رسان‌ها دیده می‌شود. در توییتر ممکن است اجتماع همفکر میان چندین گروه مختلف شکل می‌گیرد؛ اما آنچه در ایتا شاهد هستیم شکل‌گیری یک اتاق پژواک بزرگ و اجتماع افراد همفکر بزرگ در کل این شبکه هست. بنظر می‌رسد آنچه در خصوص کاربران فعال در ایتا مشاهده می‌شود، شکل‌گیری یک جزیره جدا از کل جامعه است چرا که دیدگاه‌های مختلف در آنجا مطرح نمی‌شود و همین امر باعث تشدید قطب‌بندی سیاسی و در نتیجه افزایش رادیکالیسم می‌شود. در نتیجه احتمال اینکه کاربران فعال ایتا به مرور گرایش به مواضع افراطی پیدا کنند، بیشتر می‌شود.

 

مواضع افراطی برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی داخل، مشخصاً در چه حوزه‌های بروز و ظهور دارد و مثال آن چیست؟

ما در ایتا می‌بینیم که درباره علم پزشکی عقاید خیلی خاصی جریان دارد؛ بحث‌هایی که درباره دلارزدایی مطرح می‌شود در ایتا خیلی جدی است. در حوزه سیاسی نیز همینطور است و برخی تحلیل‌گران، نتیجه انتخابات مجلس در تهران را نتیجه رأی کاربران ایتایی می‌دانند که به جریانی خاص رای دادند.

 

راهکار عبور کاربران از فضای افراطی گلخانه‌ای درون برخی شبکه‌های اجتماعی و جلوگیری از دیدگاه‌های تنش‌آمیز چیست؟

سه راه حل بیشتر نمی‌توان پیشنهاد کرد؛ اول اینکه پلتفرم‌های داخلی بسته شود که من موافق این ایده نیستم. راه حل دوم متکثر کردن کاربران پلتفرم‌های داخلی است تا در آن دیدگاه‌ها و عقاید متنوعی طرح شود که می‌بینیم که این هم جواب نداده است. جریان قدرتمند حامی ایتا سال‌ها تلاش کرده گروه‌های مختلف در آنجا حضور داشته باشند اما با وجود تمامی حمایت‌ها از ایتا، فقط گروه خاصی در آنجا فعال است. راه حل سوم این است که تلاش شود کاربران ایتا در پلتفرم‌های دیگر حضور داشته باشند که این امر با رفع فیلترینگ محقق می‌شود. اساسا بخش مهمی از کاربران ایتا پس از فیلترینگ به آنجا پیوستند و اگر سهولت دسترسی از ایتا، در استفاده از سایر شبکه‌های اجتماعی وجود داشته باشد و این کاربران در سایر پلتفرم‌ها در معرض عقاید دیگر قرار بگیرند، شاید بخشی از مسأله حل شود. بنابراین رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی چاره کار است.

 

نظریه سرمایه‌داری نظارتی که مدعی است دولت‌ها با استفاده از اطلاعات کاربران، برای آن‌ها استراتژی تعیین کرده و شهروند را تبدیل به یک الگو خاص خود می‌کنند، تا چه حد در ایران جریان دارد؟

 

در دوران جدید، اطلاعاتی که در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد، یک منبع بزرگ برای دولت هاست که شهروندان خود را بشناسند و کاربران کشور‌های دیگر را نیز شناسایی کنند. این شیوه در تمام کشور‌ها جریان دارد و هم استفاده و هم سوءاستفاده می‌شود. وقتی مردم از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند، یعنی اطلاعات خود را در معرض دید حکومت‌ها قرار می‌دهند.

دیگر خبرها

  • محمد رهبری، پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
  • شمش طلا با چه دلاری حراج شد؟‌ + نمودار
  • اژه‌ای:‌ حجاب مسأله مهم کشور است
  • خشم پدر، جان همسر و فرزندش را گرفت
  • حجاب مسأله مهم کشور است/ باید برخورد بازدارنده‌ای در قبال متعرضان به جان و مال مردم داشت
  • رئیس قوه قضاییه:‌ حجاب مسأله مهم کشور است
  • اژه‌ای:‌حجاب مسأله مهم کشور است
  • حمایت الجزایر از طرح عضویت دائم فلسطین در سازمان ملل
  • تأثیرگذاری رسانه‌ها در عصر کنونی بیش از ابزارهای جنگی است
  • بسکتبال NBA | استفن کری، بهترین بازیکن کلاچ سال